از زمانی که خواستند ایران را ژاپن اسلامی کنند و به جای نان و گوشت و پلو و نوشابه، نفت بر سر سفره بیاورند و از همان وقت که وعده ایجاد چنان رونق اقتصادی دادند دیدیم علاوه بر همهجامون سفرههامان نیز سوراخ و روز به روز کوچکتر شد.
از نان هزار تومانی و پنیر کیلویی 25000 هزارتومانی آن هم بدون گردوی کیلویی 70000 تومان و گوجه دانهای 1000 تومان صبحانه که با حساب سرانگشتی لقمهاش 500 تومان آب میخورد، تا ناهار آبگوشت و عدس پلو بدون گوشت و حذف شام ولو سبک نه تنها دل آدمها باستثنای (بعضی مدیران تصمیمگیر) برای سفرههای کوچک شده مردم میسوزد بلکه دل بیصاحب زباندرازان دیارمان برای گربههای ملوس سر سفرهنشین تا سگ و گربههای بیخانمان و ولگرد هم کباب است. زیرا برای این حیوونکها دیگه زبالهای برای سرکوچه گذاشتن هم نمانده تا بدان سری زده و شکمی از عزا درآورند.
یکی میگفت (میو میو) کردن گربهها و (عوعو) سگها شبیه مرثیهسرایی بر جای خالی کیسه زبالههاست. گویا میگویند عجب مردمی هستند روزی ته هندوانه را چنان میتراشیدند که نور خورشید از پشتش میشد دید حالا گویا بعد از اینکه با موچین، گوشت از استخوان جدا میکنند حیفشان میآید باقیماندهاش را هم سرکوچه بگذارند (وای… وای…)! عروسیهاشون را نگو هم با عصرانهخوری بیشام عوض شده…!!
زباندراز
- نویسنده : زبان دراز
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 10,مه,2024